ۅقـتـــی‌حــرف مـیـزنــم


سـرتـو تـکــون نَـــدہ


صــــــدا زنـگـولَــــت رو مُـــخـه



انقضای خاص بودنت به پایان رسید

دیگه به تو فک نمیکنم

گناه است...چشم داشتن به مال «غریبه ها»



تـــو  چـه مي فهمــــي !

حــال و روز كســـي را كه ،

ديگـــر هــــيـــــچ نگاهـــــــي دلــــش را نمي لرزانــــد..؟

من خودم را زندگی میکنم و برایم مهم نیست چگونه قضاوت می شوم ...

چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟

آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند...!!!!

مدت هاست دست هایم را با لیوان چای گرم نگه میدارم .....تنهایی یعنی همــــــــین......

رسم ادمهای دنیا شبیه رسم دریاست!وقتی احساس کنند غرقشون شدی پس میزننت...!


حالم خوب است . . . امادلتنگ آن روزهایی هستم كه میتوانستم ازته دل بخندم...

می پسـندم پاییـز را


که معافـم می کنـد


از پنـهان کردن


دردی که در صـدایم می پیچـد

ُ
اشکی که در نگاهـم می چرخـد


آخر همه مـی داننـد


سـرما خورده ام . . . !

نگران منی...

مگه میشه باشی وتنها بمونم

محاله بزاری محاله بتونم

دلم دیگه دلتنگیاش بیشماره

هنوزم بجز تو کسی رو نداره

عوض میکنی زندگیمو

تو یادم دادی عاشقیمو

تو رو تا ته خاطراتم کشیدم

به زیبایی تو کسی رو ندیدم   

.................................   

.................................

                                                            

 

                                                   حیف شد رفت.روحت شاد مرتضی عزیز.

یـــــــــه نُقطـــــــــــــــه

یـــــــــه عـــــالـَـــمــــه بـُـــغـــض


یـــــــــه دُنـــــیــــا حـَــــرفـــــ


یـــــــــه دِلِ شِـــکـَــســـتـــه و...


بــــــــی نـَــــهــــایـَـــــتـــــ خــــاطـِــــره


کـــافــــیـــســـت بـَـــرایِ....


***جـَــــوان مـَــــرگـــــ شـُــــدَن***


رفت؟؟؟

به درک


خدا رفتگان شمارو هم بيامرزه...

شک نکن ...


آینده ای خواهم ساخت که گذشته ام جلویش زانو بزند...


قرار نیست  من هم دل کسی را بسوزانم...


برعکس کسی را که وارد زندگیم می شود آنقدر خوشبخت می کنم که


به هر روزی که جای او نیستی به خودت لعنت بفرستی...


از تنها بودن خیلی راضی نیستم...


ولی خوشحالم که با خیلیا نیستم...

تو بردي همه هورا كشيدند


حالا پايت را از روي خرده هاي دلم بردار...

لبخند دروغكي چرا؟

خوب نيستم...

مثل قرصي كه بدون آب گير مي كند...

گير كرده ام در گلوي زندگي...

قدیم ادما تا مجبور نمی شدن دروغ نمیگفتن الان تا مجبور نشن

راست نمیگن...

برای خیانت هزار راه است.اما هیچ کدام به اندازه  ی تظاهر به


دوست داشتن کثیف نیست...

او راحت از من گذشت اگر خدا هم  راحت از او بگذرد قیامت را من

 به پا میکنم...

  از قدیم گفتن سگی که زیاد پارس میکنه ،گاز نمیگیره.....

 آره....           

پیک آخرم را مینوشم به سلامتی خدا...که تمام آرزوهامو دونه دونه

جلوی  چشمام پرپر کرد تا عظمتش رو نشونم بده...


امروز همان فرداییست که دیروز نگرانش بودم...

زندگی به کامم طعم زهر حلاهل میدهد...

دیگر نگران فردا نیستم دنیا...

تقصیر هیچکس نیست بعضی هارا خودمان به توان رساندیم که

عددی نبودند ....

گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است.باور کن!بعضی ها

تنهاترت می کنند.

کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای

بیان کردن دوستت دارم نیاز به قسم خوردن نبود...

از ادم ها غمی به دل نگیر.نیش زدن طبیعت آنهاست.سالهاست که

به هوای بارانی می گویند:خراب

هوای دل ها آلودست.اینجا فاصله یک عشق تا عشق بعدی کشیدن 

یک نخ سیگار است.

خدایا این قسمت رو کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشه میگن

 نیست؟

سکوت میکنم بگذار حرفها انقدر همدیگر را بزنند تا بمیرند.

دیگر از تنهایی خسته ام...

به کلاغها زیر میزی میدهم تا قصه ام را تمام کنند!!!

قشنگ ترين اشتباه...

دستش درد نكنه...

باران را مي گويم به شانه ام زد و گفت: خسته شدي...؟امروز را تو

استراحت كن من به جايت مي بارم.